MEKKE’DE HZ. MUHAMMED’İ TESELLİ EDEN KISSALAR (Hz. Musa Örneğinde Karşılaştırmalı Tahlil)

از زمان پیدایش فرزندان آدم همیشه توسط وحئ الهی  بخاطر پیدا کردن را راست از طرف الله (ج)هر زمان پیغمبران فرستاده شده است . و این حقیقت را الله (ج) در سوره فاطر۲۴/۳۵ . با آیتی چنین بیان کرده است:” ما تو را بحق بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم و هیچ امتی نبوده مگر اینکه در آن هشدار دهنده ای گذشته است.” جای تاُسف است که در طول تاریخ پیغمبران فرستاده شده، بصورت عموم، از طرفی فرزندان آدم  دنبال نمیشود .حتی فرزندان آدم وحی الهی تابع نشده نمانده عکسی آن برای پیغمبران هر نوع شکنجه را روا دیده اند.

با اندوه باید یاد آور شد که حضرت محمد(ص) آخرین فرستاده از شروع تبلیغ تا به حال ،به مثل پیغمبران پیش از خود نبوده، از طرفی مشرکین مکه سعی به ساکت کردنش شدند.احالی مکه برای  حضرت محمد(ص)  بخاطر دست برداشتن از برداشتن هر نوع تکلیفات را پیشنهاد کردند. حضرت محمد(ص) به زبان آوردن سخنانی “آفتاب را به دست راست و مهتاب را به دست چپم هم بدهید به الله (ج) سوگند من از دعوا ام  بر نمی گردم” بر نگشتن از دعوایشان را به زبان آوردن به بعد مردم مکه تصمیم گرفته اند که از زور و قوت استفاده کنند. قسمی که معلوم است در مکه مسلمانان مردمان ضعیفی بودند. و برایشان  انواع  شکنجه و ظلم را که مناسب دیده می شد نه کدام قدرتی داشتن مقاومت را داشتن و نه هم از طرف الله (ج) وحی برای مقابل آمده بود.

الله (ج) لازم به سنت الله (ج) ،هر زمان در کنار  پیغمبران فرستادشده و به پیروان آنها بوده دیر ویا هم زود به کمک آنها میرسد. در قرآن کریم به حضرت محمد (ص) و پیروان آنها این وضعیت را یاد آوری شده است. بخصوص در دوران مکه انسانها بطور مادی و معنوی به کمک الله و تعالی احتیاج داشتن.و این حقیقت در سوره بقره به آیتی ۲۱۴/۲ “آیا گمان کرده اید که به بهشت داخل شوید بدون امتحاناتی که پیش از شما برگذشتگان آمده؟ که بر آنها رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آنگاه که رسول و گروندگان با او گفتند؛ “بار خدایا کی مارا یاری می کنی؟” گفتند.” و به این شکل کمک می خواستند. کمک الله (ج) هم‌ دیری نمی کرد. در قرآن  بعضاً برای مسلمانان روحیه و حمایت کردن را مشاهده میکنیم . موضوع کمک های معنوی به قوم های گذشته در آیت ها بشکل قصه جا گرفته است‌‌. الله (ج) در آیتهای ذکر شده قبل از آنها پیغمبران و تابعین آنها زندگی و به مشکلات متفاوت همانند آنها روبرو شدن فقط کامیبان کسانی بودند  که  از  تار الله (ج)محکم گرفتند.

قرآن کریم برای انسانها که راه راست را پیدا کنند بعضاً در قصه ها جا داده است. قصه ها بر علاوه  دانستنی های بی بهائی تاریخی را در بر دارند که حدف اصلی آن برای انسانها در زیر چتر الله (ج)بودن را یاد آوری نموده واشتباه نیست که بگوییم برای عبرت گرفتن شان دروسی نیز گنجانده است. یکی از پیغمبران که قرآن از بیشتر نامبرده است حضرت موسی (ع) و قوم او است‌. الله عظیم الشأن به چندین جای از قرآن افتخار  از حضرت موسی (ع) یاد آور شده است‌. مثلاًدر سوره مریم ۵۱/۱۹. در آیتی چنین فرموده است “و یاد کن در کتاب خود شرح حال موسی را که او بنده ای برگزیده، یک رسول، یک پیغمبر بود” الله (ج) حضرت محمد(ص) از راهی متفاوتی برای پیروی ازروش پیامبران قبلی در موارد مختلف می بینیم که هشدار داده است. همچنان جملات مشابهی در مورد حضرت موسی(ع) وجود دارد. به این ترتیب الله(ج) حضرت محمد (ص) را به تعقیب راه و روش حضرت موسی(ع) امر نموده است. طوریکه الله (ج) حضرت موسی (ع) را ار همه مشکلات که با آن روبرو شده نجات داده و قومش را از بردگی صاحب عذت و شرف نمود. آنگاه خواسته های الله(ج) برآورده شود به همین شکل سرنوشت حضرت محمد (ص) و پیروانش نیز منتظرند‌. فقط بااین  وجود قصه ها در کنار این همه ویژگی ها که  تا امروز خیلی دقت نشده سعی کردیم یک قسمتی از آن را مورد مطالعه قرار بدهیم. در قرآن داستانهای که فرستاده شده مشاهده میشود حوادث/موازی بر شرایط رخ داده شده است. یعنی در قرآن قصه های گنجیده شده بشکل درست آمده، به واسطه نزول از واقعیت ها جدا نازل نشده است.بر عکس ما فکر میکنیم  در وقت نازل شدنشان  موازی بر وضعیت هم مومنان وهم غیر مومنان ، حال و حرکت هایشان ،دیدگاه ها و افکار آنها فرستاده شده است.به طور مثال در سالهای دشوار مکه سوره طه آب بر قلب مسلمان ها پاشیده میشود. همانطور که مشخص است سوره طه در اواسط سالهای مکه بعد از سوره مریم قبل از مسلمان شدن حضرت عمر(رض) نازل شده است. با در نظر داشت بوده  نزول سوره دیده میشود  که آن زمان به  حضرت محمد(ص)و پیروان او آزار اذیت افزایش یافته است. همانطور که از نظر تاریخی معلومات تاریخی میدانیم دشمنی با حضرت محمد (ص) حتی تصمیم به کشتن او گرفته و این وظیفه پیش از مسلمان شدن حضرت عمر به او داده شده بود . اوضاع مسلمانان تا آن حد دشوار بود که حضرت محمد (ص) دستان خود به آسمان بلند کرده و گفت “خدای من، این دین را با یکی از دو عمر قوت ببخش” التجا نمود در این مورد کسانی که بهترین نظریات را ارایه نموده در قرآن نهم مفسر مهم بقائی بود.او در تفسیر خود چنین بیان کرده است. حضرت موسی (ع) بخاطر آسانی کارهای خود و گسترش کار های درونی و کمک یکی از اعضای فامیلش از خداوند التجا نمود. حضرت محمد (ص) به همان شکل دعا نمود “ خدای من، با یکی از دو عمر این دین را قوت ببخش “ الله (ج) برای کمک در تبلیغ حضرت موس( ع) حضرت هارون را و به حضرت محمد(ص) حضرت عمر را داده است.

ما در این مقاله با توجه به زیر ما نکردن حد خود فقط آیاتی مربوط به حضرت موسی (ع) و قومش را برسی نمودیم. در عین زمان دیدیم که در قرآن، در مورد حضرت موسی(ع)به شکل گسترده به دست گرفته است شاید دلیل اصلی این امر مربوط به وضعیت یهودیان ان زمان می باشد به این حال، ما در تحقیقات خود فقط آیاتی که در مکه نازل شده است را برسی نمودیم. در طول مطالعات ما حضرت موسی (ع) و پیروان/مخالفان وئ،  حضرت محمد (ص) و تابعین / و مخالفین وئ را مقایسه و برسی نموده و ارتباط بین هر دو پیغمبر قوم آنها را تحقیق نمودیم.    

İslam Kahraman Bey’e Teşekkür

Bursa’da ikamet eden 4 çocuklu Ahıskalı bir anne vardır.

İkamet başvurusu için belgelerinin tercümesi için İslam Gahramanov‘ı önerdim.

Belgeleri almaya ve 350 tl borcunu vermeye giden Ahıskalı bacımıza “borcunuz yoktur” diyerek jest yapan İslam Gahramanov Bey’e huzurlarınızda teşekkür etmek istiyorum, Allah razı olsun. Sizin gibi insanlar sayesinde dünyamız var olmaktadır.